This blog is about books, eBooks , my memories .

Friday, June 12, 2015

نغمه خوانی پرنده ی ایمان



صبح بخیر، به امید هفته ای پربار

« ایمان ، پرنده ای است که نور را احساس می کند و وقتی هنوز آفتاب طلوع نکرده آواز می خواند.                                                رابیندرانات تاگور »


______________________________
_________


I've seen loads of theaters and hotels and beautiful houses. My mind is a confused jumble of onyx and gilding and mosaic floors and palms. I'm still pretty breathless but I am glad to get back to college and my books--I believe that I really am a student; this atmosphere of academic calm I find more bracing than New York. College is a very satisfying sort of life; the books and study and regular classes keep you alive mentally, and then when your mind gets tired, you have the gymnasium and outdoor athletics, and always plenty of congenial friends who are thinking about the same things you are. We spend a whole evening in nothing but talk--talk--talk--and go to bed with a very uplifted feeling, as though we had settled permanently some pressing world problems. And filing in every crevice, there is always such a lot of nonsense--just silly jokes about the little things that come up but very satisfying. We do appreciate our own witticisms!
اسم

jumble  کیک کوچک شبیه حلقه، درهم آمیختگی، شلوغی
onyx  عقیق
gilding  تذهیب
nonsense یاوه، مهمل ، مزخرف
witticism بذله گویی، لطیفه، شوخی

صفت

bracing  نیروبخش، نشاط انگیز، فرح بخش
congenial هم مشرب ، هم سلیقه
permanently  پایدار، دائمی ، ابدی

فعل
uplift بالا بردن، متعادل ساختن


من تمام تئاترها، هتل ها ، و بیشتر مغازه ها را تماشا کردم. حالا مغز من پر از عقیق و آب طلا کاری و موزاییک است. هنوز از تماشای آن همه اشیاء دیدنی چشمانم خیره است. اما خوش حالم یکبار دیگر به دانشکده و کنار کتابهایم برمی گردم.

مثل این که من یک دانشجوی واقعی شده ام. من محیط دانشکده را خیره کننده تر و جالب تر از نیویورک می بینم.

کتاب و درس و کلاسهای مرتب اندیشه ی آدمی را زنده و بیدار می کند . هر وقت هم خسته می شویم ،ورزش و ژیمناستیک در هوای آزاد و همراه شدن با دوستان روحیه ی آدم را تقویت می کند ( دوستانی که بحث می کنند، فکر می کنند و به احساسات یکدیگر احترام می گذارند.)

ما بعضی از شب ها دور هم می نشینیم و همه اش حرف ، حرف ، حرف می زنیم. بعد هم با دلی راضی و خوشحال می رویم و می خوابیم. مثل این که مسائل مهم دنیا را حل کرده باشیم.

گاهی هم در میان این حرف ها، دو تا شوخی و متلک گویی بیشتر خوش حالمان می کند، ما خوب قدر این اوقات خوش را می دانیم
.

_______________________________________




M.T

0 comments:

Post a Comment

Recent Posts

My Blog List

Blog Archive

Powered by Blogger.

Text Widget

Copyright © iIslandbooks | Powered by Blogger

Design by Anders Noren | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com