امروز یک روز تاریخیه. چهل سال قبل در چنین روزی امام خمینی به ایران آمد. آن روز هنوز به دنیا نیومده بودم, اما از آن روز خاطرات زیادی دارم. خاطراتی که از تماشای فیلمها و تصاویر آن روز ساخته شدند. وقتی به تصاویر اجرای «سرود خمینی ای امام» در مراسم استقبال از امام میرسم، یاد اجرای خودمان افتادم. همان اجرایی که نصف سرود را که حفظ نکرده بودیم فقط لب میزدیم. چقدر آن روز من و دوستانم خندیدیم. اما امروز حس و حال خندیدن ندارم. این روزها خبرهای خوش کمتر میشنوم:
دیروز کارلوس کیروش از ایران رفت. از هشت سال حضور کیروش در ایران، فقط از دو سال آخرش زیاد خاطره دارم. این دو سال آخر با تمام قلبم همراه تیم ملی بودم و آرزویی جز موفقیت این تیم نداشتم. اما الآن با رفتن کیروش دیگر دلیلی برای همراهی با تیم ملی ندارم، فرقی ندارد سرمربی بعدی تیم ملی چه کسی باشد، از همین جا اعلام میکنم که میخواهم فقط رو نوشتن و تیمهای باشگاهی مورد علاقهام تمرکز کنم. برای تیم ملی هم فقط آرزوی پیروزی و سربلندی دارم. حیف این تیم رویاییه که با برنامهریزی ناصحیح و سرمربی کم دانش از دست برود.
وقتی گفتم برم سراغ نوشتن، یاد حذف یونتوس و اینتر از کوپا امسال افتادم، اما رئال مادرید و بارسلونا صعود کردند. دیدن ناراحتی رونالدو و ایکاردی برای من که طرفدارشون هستم اصلاً آسون نیست. برادرم فکر میکنه تقصیر یادداشتهای این هفته است. نمیدانم حق با برادرمه یا نه، شاید خرافاتیه. اما یا باید بنویسم یا نباید بنویسم. نوشتن یا ننوشتن مسئله این است. جز بسیار متأسفم چی میتوانم بگم؟ کاش میتونستم طوری بنویسم که تمام تیمهای مورد علاقهام ببرند، اما خب اینقدر بااستعداد نیستم. امیدم فقط به استعداد خارقالعادهی آنهاست، که کمبود استعداد منو جبران کنه.
به هرحال، از کارلوس کیروش و کادر فنی و فوتبالیستهای خوب کشورمان سپاسگزارم. ارزش این تیم برای مردم ایران مدال طلاست، امیدوارم در تورنمتهای بعدی باتجربهی بیشتر به طلا هم برسند.
چقدر دلمان برای جشنهای دههی فجر دوران کودکی تنگ شده، آن سالها شور و شوق زیادی داشتیم. امسال این شور و شوق را برای فوتبال داشتم و دارم. راستی چه تیمی برندهی جام ملتهای آسیا میشود؟
به امید هفتهای پر گل
0 comments:
Post a Comment