This blog is about books, eBooks , my memories .

Monday, July 11, 2016

اشکالی ندارد که روی شانه‌های دیگران بایستیم؟






 رز بلامکین، که فروشگاه نبراسکا فرنیچر‌ مارت را در دهه ۱۹۳۰بنیان نهاد، روش بازارپردازی ساده‌ای مبتنی بر کاهش قیمت در صورت افزایش حجم خرید را با خود از روسیه آورد و در فروشگاه خود مورد استفاده قرار داد. مغازه‌داران محلی حاضر به تخفیف دادن نبودند و رز توانست بخش زیادی از فروش آن‌ها را از آن خود کند. در حقیقت، این مقدار چنان زیاد بود که آن‌ها تحت عنوان اعمال تجاری غیر‌منصفانه از وی شکایت کردند.
او دفاع ساده‌ای داشت؛ مغازه‌داران دیگر پول خیلی زیادی می‌گرفتند. قاضی به نفع رز رأی صادر کرد و روز بعد همراه با همسرش به فروشگاه رز رفت و از آنجا برای خانه خود فرش خرید.
 رز روش تخفیف دادن را خودش اختراع نکرد، او از روشی که مغازه‌داران روسیه به کار می‌بستند اقتباس کرد و آن را برای کسب درآمد در خانه جدید خود در آمریکا به کار برد.



براساس ایده‌های آزموده شده و به اثبات رسیده عمل کنید

وارن بافت می‌گوید: «نیازی نیست به همه چیز فکر کنید. این اسحاق نیوتن بود که گفت: من بخش‌های بیشتری از جهان را دیده‌ام، زیرا روی شانه‌های غول‌ها ایستاده‌ام. هیچ اشکالی ندارد که روی شانه‌های دیگران بایستیم.» در هر صورت، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات مدیران جوان این است که فکر می‌کنند برای اینکه بتوانند به اوج برسند، حتماً باید از خودشان ایده‌ای داشته باشند یا حرکتی خلاقانه از خود نشان دهند. حال اینکه، ایده‌های درخشان، در اغلب موارد منجر به حماقت‌های پرهزینه می‌شوند.

وارن کشف کرده است که بهترین ایده‌ها در کسب‌ و کار و زندگی، ایده‌های آزموده شده و به اثبات رسیده هستند که احتمال شکست آن‌ها تقریباً صفر است.

این ایده‌های آزموده شده از کجا می‌آیند؟
آن‌ها برگرفته از سایر افراد و شرکت‌هایی هستند که آن‌ها را با موفقیت به کار برده‌اند.


می‌توانیم با بررسی عملکرد شرکت‌های موفق، با ده‌ها ایده فوق‌العاده در خصوص نحوه‌ی انجام کاری به شیوه‌ی درست آشنا شویم و با مطالعه‌ی عملکرد شرکت‌های ناموفق، می‌فهمیم که اشتباه کردن چقدر آسان است.

مایلز دیویس، نوازنده‌ی به نام موسیقی جاز، یک‌بار گفت: «هنرمندان سطح پایین‌تر اقتباس می‌کنند، هنرمندان بزرگ می‌دزدند.» همین امر می‌تواند در خصوص مدیران شرکت‌ها نیز صدق کند. هرگاه ایده‌ بزرگی می‌بینیم، باید آن را بدزدیم و بی‌درنگ به کار ببریم.

این ایده‌های شگفت‌انگیز را از کجا پیدا کنیم؟
 می‌توانیم با بررسی عرصه رقابت، ببینیم دیگران چه کاری را درست انجام می‌دهند و چه کاری را اشتباه انجام داده‌اند.

جک رینگ والت، مالک و مدیر یک شرکت بیمه‌ کوچک به نام نشنال ایندمنیتی واقع در زادگاه وارن در اوماها بود. جک، شرکت خود را با توجه شدید به هزینه‌ها اداره می‌کرد و مقررات سخت‌گیرانه‌ای برای صدور بیمه‌نامه داشت؛ او فقط در صورتی بیمه‌نامه صادر می‌کرد که مطمئن می‌شد برایش درآمد ایجاد می‌کند. اگر نرخ‌ها کاهش می‌یافت، او بلافاصله صدور بیمه‌نامه را متوقف می‌کرد، حتی اگر به این معنا بود که کارکنانش بیکار شوند؛ و او توان این کار را داشت، زیرا در زمان رونق، سرمایه‌ خوبی برای خود اندوخته بود.
 او یک بار به وارن گفت: «چیزی به نام ریسک بد وجود ندارد. فقط نرخ‌های بد وجود دارند.» جک با چنین روش مدیریتی، ثروتمند شده بود. وقتی وارن شرکت نشنال ایندمنیتی را خرید، نه تنها فلسفه جک در خصوص مقررات صدور بیمه‌نامه را حفظ کرد، بلکه از آن زمان به بعد، این فلسفه را در تمام شرکت‌های بیمه‌ای که در آن سرمایه‌گذاری کرده است، به کار می‌برد. صدور بیمه‌نامه براساس مقررات، موجب شده برکشایر از یک شرکت بیمه کوچک در اوماها، به یکی از بزرگ‌ترین کارگزاری‌های بیمه در جهان تبدیل شود.

نیازی نیست بر فراز اورست بروید تا بدانید مرتفع است و مجبور نیستید یک نابغه باشید تا یک مدیر عالی یا شرکتی با مدیریت خوب را شناسایی کنید. اما وقتی این کار را انجام دادید، توجه کنید و شروع به یادگیری از افراد پرسابقه نمایید. این کار برای وارن سودمند واقع شد و برای شما هم همین طور خواهد بود.

رازهای مدیریت وارن بافت: به قلم ماری بافت و دیوید کلارک.
مترجم: ناهید سپهرپور









0 comments:

Post a Comment

Recent Posts

My Blog List

Blog Archive

Powered by Blogger.

Text Widget

Copyright © iIslandbooks | Powered by Blogger

Design by Anders Noren | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com