پارمیس عزیز
اولین هفته تبلیغات رسمی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را در حالی پشت سر گذاشتیم که هنوز شوک رد صلاحیت کاندیداهای محبوبمان را هضم نکرده ایم
من هم مأیوسانه برنامه های ارائه شده از سوی هر هشت کاندیدا را به امید یافتن ناخدایی کاردان برای سکانداری این کشتی سرگردان ، در طوفان حوادث روزگار، پی گیری می کردم
اگر چه همه ی نامزدهای عزیز چهره های شناخته شده و موفق در مدیریت کلان کشور بوده و هستند. اما من گمگشته ، هنوز قایق نجاتی برای خویش نمی بینم. هرچند که دیدگاه کاندیدای معرفی شده از سوی اصلاح طلبان به دیدگاههای من بسیار نزدیک است
خوشبختانه، همه ی کاندیداها به شرایط کنونی کشور به خوبی واقف هستند و دغدغه ی اصلی اشان را رفع مشکل تورم، گرانی ، بیکاری و مبارزه با مفاسد اقتصادی عنوان می کنند. نامزدی ادعا دارد که این مشکلات صد روزه قابل حل است و دیگری برای حل این بحران فرصتی دو ساله می خواهد. کاندیدای دیگری هم ، با گفته من هیچ شانسی برای رقبا نمی بینم،چون آنها برنامه ی کارآمدی ندارند؛ ما را شگفت زده می نماید. ما نیز با تردید و نگرانی به این وعده وعیدها گوش می سپاریم ، تا شاید نغمه تازه ی امید بخشی در گوشمان زمزمه شود
اگر چه همه نامزدها نیازهای اصلی جامعه را به خوبی تشخیص داده اند، اما من مشکل اصلی کشور را در تورم ، بیکاری و یا تحریم های اقتصادی نمی بینم. من با خود می اندیشم که رئیس جمهور آینده تا چه میزان ازسوی مسئولان طراز اول کشور، گروه های رقیب ، سرمایه داران ، دانشگاهیان ، فرهنگیان و همه ی آحاد جامعه همراهی خواهد شد. آیا زمان آن فرا نرسیده است که برای حفظ منافع ملی و رهایی از این وضعیت بحرانی منافع شخصی و گروهی خود را کنار بگذاریم و بدون تعصب در کنار یکدیگر برای سرافرازی این میراث عظیم صمیمانه تلاش نماییم. بی شک تحریم ها در رکود اقتصادی ما نقش تعیین کننده ای دارد، اما وقتی ما هفته اخیر سیب زمینی را بیش از دو هزار تومان خریدیم، نمی توانستیم از آمریکا ، اسرائیل و یا انگلیس گلایه نماییم. چرا که می دانیم از ماست که بر ماست
و اما در مورد ادامه تحریم های اقتصادی و انرژی هسته ای ، بیشتر نامزدهای ریاست جمهوری به ادامه روند پرونده هسته ای به همین صورتی که اکنون در جریان است، اتفاق نظر دارند. معدودی هم ، البته چاره مشکل را در مذاکرات مؤثر دیپلماتیک می بینند. من نظریه دوم را بیشتر می پسندم
چون صحبت از انرژی هسته ای شد. دیدم بد نیست که دیدگاه شخصیم را در رابطه با نیروگاه اتمی بوشهر برایت بنویسم
یکی از مجلات مورد علاقه ام در دوران کودکی، نوجوانی مجله دانشمند بود. برادر بزرگترم که از کودکی به ساخت مدارات الکترونیکی علاقه فراوان داشت، پول تو جیبی های اندکش را جمع می کرد و با آن برد، خازن ، مقاومت و....می خرید و البته مجله دانشمند را هم همین طور ، تا با آن کیت مورد نظرش را بسازد. زیرا در دانشمند صفحه ای به ساخت مدارات و کیت های الکترونیکی اختصاص می یافت. من هم مقالات ریاضی، ستاره شناسی و گاهی پزشکی این مجله را می خواندم
گاهی نشریه برای خرید شماره های محبوب سالهای قبل تخفیفات خاصی در نظر می گرفت. برادرم هم چند شماره محبوب ، مربوط به اوایل انقلاب را تهیه کرد. یکی از آن مجلات را هنوز هم دارم، مجله ای که روی جلد آن با خط درشت تیتر« خداحافظ، نیروگاههای اتمی » نقش بسته است. آن سالها هنوز انرژی هسته ای برای مردم عادی ، واژه ای ناآشنا بود، وقتی این مقاله را می خواندم، با وجود سن کم ، برای بسته شدن نیروگاه بوشهر بسیار متأسف شدم، چرا باید یک انرژی ارزان و در دسترس را از دست می دادیم، در حالی که می دانستیم ، ذخیره نفت ما سرانجام روزی به پایان می رسد
در آن زمان با طرح این نظریه که این نیروگاه گرانتراز نیروگاههای مشابه است، فعالیت این نیروگاه به گورستان فراموشی سپرده شد. در حالی که نگارنده مقاله با استدلال و محاسبه اثبات کرده بود که این هزینه نه تنها گران نبود، بلکه سود و منفعتی که پس از راه اندازی آن متوجه مردم ایران می گردید، تمام هزینه ها را باز گشت می داد. در آن سالها یکی از آرزوهایم اتمام ساخت این نیروگاه بود و با اشتیاق هر خبری را که در این باره می دیدم ، مشتاقانه می خواندم
پس از سالها این آرزو به ثمر رسید وعملیات احیای مجدد نیروگاه بوشهر آغاز گردید. البته این بار نیز دولت های غربی مانند گذشته مخالف اجرای این پروژه بودند و دولت و مردم مصرانه در تلاش برای ساخت مجدد این نیروگاه بودند. من این بار کاملاً بی طرفانه ، دعوای هر دو گروه را می نگریستم و البته نگرانی های هر دو طرف را کاملاً درک می کردم. بر هیچ کس پوشیده نیست ، که نام ایران به عنوان کشوری صلح طلب و نوع دوست بر صفحه تاریخ نقش بسته است و مسلماً هدف از راه اندازی این نیروگاه، از ابتدا تأمین برق و تصفیه آب مورد نیاز برای کشاورزی بوده است. اما حقیقت این است که غرب از زمان پیروزی انقلاب ، ایران را به عنوان تهدیدی برای منطقه و منافعش می بیند، حالا هر چه ما بگوییم ، هدف ما صلح آمیز است، آنها باور نمی کنند، چون به ما بی اعتماد هستند ( همان طور که ما به آنان بی اعتمادیم
پس از یک سو ما به عنوان یک کشور مستقل باید خودمان برای پیشرفت کشورمان تصمیم بگیریم و از سوی دیگر ما تنها کشور این کره خاکی نیستیم و برای توسعه و پیشرفت خود به کشورهای دیگرنیز نیازمندیم. نه می توانیم از حق واقعی خود صرف نظر کنیم و نه حال و آینده کشورمان را تباه کنیم. شاید بهتر باشد ، به فکر راهی باشیم که با مذاکره و گفتگو این قضیه را یکبار برای همیشه پایان دهیم. شاید استفاده از فکر و اندیشه ی ایرانیانی که در سراسر دنیا زندگی می کنند و دلشان برای ایران می تپد؛ در این مورد سودمند باشد. چند سال قبل در قضیه خلیج فارس ، همبستگی ایرانیان سراسر دنیا برای حمایت و پاسداری از هویتشان برای جهانیان به خوبی آشکار گردید. چرا در قضیه ی هسته ای به این صورت عمل نکنیم. من اعتقاد دارم با هوش و تدبیر ایرانی می توان برای گشایش هر قفل، کلیدی یافت
با آرزوی فردایی بهتربرای همه
M.T
" بهای تمام شده هر کیلو وات برق نیروگاه هسته ای ( 0.7)ريال در برابر (5.6) ریال نیروگاههای فسیلی است"
"نیروگاههای اتمی بوشهر از بهترین نوع و با عالیترین کیفیت ساخته شده بود."
"خداحافظ ، نیروگاههای اتمی"
"هنوز واقعاً کسی نمی داند که چرا وزارت نیرو و سازمان انرژی اتمی از اتمام کار نیروگاههای اتمی که تا سال آینده یکی از آنها آماده بهره برداری بود. منصرف شده اند. با توجه به این که مبالغ هنگفتی بابت این نیروگاهها ما قبلاً پرداخته بودیم و از سوی دیگر امروز حتی کشورهای همسایه ما : پاکستان و عراق چند نیروگاه اتمی در شرف ساختمان دارند و چند کشور دیگر مانند عربستان و سوریه و کویت مشغول مذاکره برای خرید و نصب راکتورهای اتمی هستند . بهرحال به دنبال بررسی ماه گذشته......."
" دانشمند، شماره هفدهم"
0 comments:
Post a Comment