به هوش باش! آنکه گنجینه های آسمان و زمین در اختیار اوست ، ترا رخصت نیایش داده و اجابت آنرا ضمانت کرده است
ترا خوانده که دست نیاز به آن بی نیاز برآری ، تا وجودش بر تو فرو ریزد و مهربانی خواهی تا بر تو مهر ورزد
خداوند بر آستان مقدسش دربانی نگماشته ، تا بین تو و مهر او حجابی گردد ، و ترا ناگریز به آوردن میانجی نکرده است . و به جرم زشتکاری راه توبه ات را نبسته و در کیفرت شتاب ننموده و بازگشت ترا بی هیچ سرزنش پذیرا گشته است
اکنون که به آستان مقدس ربوبی ره یافتی و نَمی از یَمِ لطف او دریافتی ، پس با کرانه ی دیگری از بیکران دریای رحمت او آشنا باش:
خداوند ، با اجازه ی درخواست از وجودش کلید گنج هایش را در دست تو قرار داده ، که هر گاه خواستی با آن درهای نعمت وی را بگشایی و باران رحمت را طلب کنی
پس هرگز مباد که تاخیر پاسخ ، دلسردت کند ، که آن از نقص نیت توست ، نه از قصور بخشش او. و ای بسا که این تأخیر موجب پاداش بزرگتر خواننده و عطای بیشتر او گردد
و چه بسیار که از او چیزی خواهی ، ولی ترا ندهد ، چون بهتر از آن را در این سرا یا دیگر سرا به تو داده است ، و یا خواهد داد و چه بسا چیزی از او طلب کنی که اگر بدان رسی ، دینت تباه گردد
پس زیبنده نیست که تنها برای نیست شونده ها ، دست نیاز برآری ، بلکه سزاوار آنکه از خدای عزیز خیر ماندگار و بی رنج خواهی که نه مال برای تو ماند و نه تو برای آن
فرزندم! در روابط اجتماعی و حقوق متقابل ، خویشتن خویش را معیار سنجش قرار ده ! با دیگران چنان باش که انتظار داری با تو باشند
پس آن چه برای دیگران می پسندی ، برای خود بپسند ! و آن چه برای خود ناپسند می بینی ، برای آنان نیز مپسند ! و همانگونه که ظلم به خود را روا نمی داری ، هرگز دست ستم مگشا
نیکی کن ، همانگونه که دوست داری بر تو نیکی کنند ! و آن چه بر دیگران زشت شماری ، برای خود نیز زشت شمار
بر مردمان سخت نگیر ، که دوست نداری بر تو سخت گیرند و از آن چه نمی دانی لب فرو بند ، اگر چه دانسته هایت اندک باشد و آن چه خوش نداری درباره ت بگویند ، درباره ی دیگران مگو
با کسی که درشتی کند ، نرمی کن ، باشد که از سرکشی فرو آید و آرام گردد
بر دشمنت جوانمردی و کرامت کن که شیرینی ترین پیروزی است
اگر خواستی با برادرت قطع رابطه کنی ، راهی برای آشتی بگذار ، تا چنانچه اگر روزی خواست، از آن راه بازگردد
آن کس که ترا نیک انگاشت ، انگاره اش را پاس دار
هرگز دشمنِ دوستت را دوست نگیر ، که با دوستت دشمنی کرده ای . برادرت را خالصانه پند گوی ، چه او را خوش آید ، یا ناخشنود گردد
حق برادرت را به اعتماد دوستی و یک رنگی فیمابین ضایع مکن؛ چه اگر حق کسی را تباه کردی ، رسم برادری را به جای نیاورده ای
پاداش آن کس که ترا شاد می کند ، آن نیست که ناشادش کنی
همه ی اعتمادت به خدا باشد ، و در هر خیر و سعادتی تنها به او امید بند و زبانت را فریادگر این عشق و خیر خواهی قرار ده
دین و دنیای ترا به خدا می سپارم و از او خواستارم که بهترین سرنوشت را برای امروز ، فردا ، دنیا و آخرتت رقم زند
کتاب : فرزندم چنین باش !( نامه ای از نهج البلاغه) ، مترجم : سید جمال الدین دین پرور
نشر : بنیاد نهج البلاغه
نامه ای از امام پاکان علی (ع) به فرزند گرامیش
0 comments:
Post a Comment