اریکسون و همکارش می خواستند آزمایشی مشترک را انجام دهند . هنگامیکه داشتند لوازم آزمایش را بین خودشان پخش می کردند ، اریکسون در یک لحظه ی غافلگیر کننده ، گفت : " اون پرستو اولش به سمت راست پرواز کرد ، بعدش به غرب . سپس اوج گرفت و بالا رفت. من اصلاً نفهمیدم کجا رفت و چی به سرش اومد." همکار اریکسون بهت زده او را نگاه می کرد ، و اریکسون وسایل آزمایش مورد نظرش را برمی داشت ، همکار هم به ناچار باقی وسایل را برداشت
اواخر آزمایش بود که همکار تازه فهمید چه بر سرش آمده است ، او کاری را انجام می داد که دوست نداشت
اریکسون حواسش را پرت کرده بود و او را به کاری که باب میلش نبود ، واداشته بود
میلتون اریکسون به این شیوه ( استفاده ی خلاق از پریشانی ) در سال 1923 دست یافت . او بعدها این شیوه را با پیشنهادهای تلویحی و آشکار ترکیب کرد ، تا نتیجه ی مطلوبش را به دست آورد
بر طبق تحقیقات اریکسون ، زمانی که شخص در حال گیجی و پریشانی به سر می برد ، به نخستین فرمان داده شده ، واکنش مثبت نشان می دهد
گاهی در میان بحث ، مخاطب از حرفمان سر در نمی آورد ، گیج و بی حواس می شود ، در این دقایق او درست شبیه کسی است که دارد غرق می شود ، و برای زنده ماندن هر کمکی را می پذیرد ، در این وضعیت ما گفتگو را اداره می کنیم ، پیشنهادمان را می گوییم ، چون می دانیم هر پیشنهاد و دستورالعملی ، به آسانی و بی هیچ مقاومتی مورد پذیرشش قرار می گیرد
حرف آخر
لحظاتی که دیگران سرگشته و مبهوت می شوند ، با دستورالعمل واضح و قاطع وارد عمل شوید ، تا کنترل امور را به دست بگیرید. مأموران امداد : پلیس ، آتش نشانی و هلال احمر در هنگام حوادث غیر مترقبه ، شورش و طغیان با همین روش جمعیت وحشت زده و سردرگم را کنترل و هدایت می کنند
معجزه ی ارتباط و ان. ال. پی : جری ریچاردسون
M.T
0 comments:
Post a Comment