This blog is about books, eBooks , my memories .

Thursday, January 9, 2014

چهار گام ساده برای رسیدن به موفقیت


​" انگشت های نــــــــازک تو ناز پروردســـت
یخ می کند داخل بیا خیلی هوا سردســـت "​


از یک پنج شنبه ی نه چندان سرد زمستانی ، به قلب گرم و مهربان تو با کلمات ، واژه ها و استعارات دوباره پلی می زنم از جنس نور ، پلی کوچک اما خالصانه و صمیمانه



" دَربَست "


این قصه تکراری ست ، بارها برایت نوشتم که حریم خصوصی در دنیای اینترنت واژه ای تقریباً بی معناست . اگر چه می کوشیم با " vpn"  و هزار ترفند دیگر ردّ پای خود را از صفحات اینترنت پاک کنیم و اثری از گشت و گذارمان ، گپ هایمان و خنده هایمان برجا نگذاریم ، خوب می دانیم تمام این کوشش ها تقریباً بیهوده و بی ثمر است


هیاهویی که از مدتی قبل درباره ی " فیس بوک " برپا شده است ، همچنان ادامه دارد و گفتگوی بسیاری از وب گاه ها پیرامون " فیس بوک" و نقض حریم شخصی کاربران است

" چه بیخودی من و تو گــــــــــــــــــپ زدیم و خندیدیم
که تو به واژه ی " دَربَست " گفته ای " دَربِست "

پیام های محرمانه ای که زیاد هم محرمانه نیستند ، زیرا علاوه بر خودت و دوستت ، فیس بوک و .... هم آن ها را می خواند . در واقع آن چه در فیس بوک می نویسی خوراک بنگاه های بازرگانی ست . البته این موضوع ، موضوع تازه ای نیست و بر همگان آشکار است که شرکت های بزرگی مثل " گوگل " ، " یاهو" ، " فیس بوک " و تقریباً تمامی سرویس دهندگان اینترنتی بخش عمده ی منابع مالی خود را از طریق نقض حریم شخصی کاربران و فروش اطلاعات و علاقه مندیهای  آنان به شرکت های تبلیغاتی تأمین می کنند


" همسایه دارد آســـــــمان را می فروشد
گنجشـــــــک های بی زبان را می فروشد

یک دسته گـــــــــل هر روز در ذهن خیابان
انگیزه های بـــــــــــــاغبان را می فروشد"

عده ای می گویند : چون این سرویس های اینترنتی رایگان هستند ، برای کسب درآمد و ارائه ی خدمات بیشتر و بهتر به کاربران چاره ای جز فروش اطلاعات کاربران ندارند و این کار نه تنها غیر قانونی نیست بلکه کاملاً هم قانونی ست ، زیرا مجوز فروش اطلاعات توسط کاربر و به هنگام ثبت نام در آن سرویس اینترنتی صادر شده است . در حقیقت با ثبت نام در یک سرویس خاص شرایط آن ها را می پذیری ،این هم حرفی ست

 اما نکته ی اصلی در این جاست که اگر این سرویس ها رایگان نبودند ، پیغام های شخصی ما کاملاً شخصی بود؟ چه سوال مضحکی . می دانیم که بسیاری از دولت ها ، شرکت ها و سازمان های بزرگ را برای در اختیار گذاشتن اطلاعات کاربران تحت فشار می گذارند و شرکت ها چاره ای جز افشای اطلاعات کاربران ندارند . در دنیایی که حتی مکالمات صدر اعظم آلمان ایمن نیستند چگونه انتظار داشته باشیم که ایمیل ها و پیغام ها ی خصوصی و گپ و گفتگوهای ما ایمن باشد ؟؟؟




" کار بــــــــــزرگ خویش را کوچک مپـــــندار
از دوست دشـــمن ساختن کار کمی نیست

در فکر فتح قــــله ی قافـــــــــم که آنجاست
جایی که تا امـــــــروز بر آن پرچمـــی نیست"

تمام ذهنم پر از نقشه ، طرح و ایده هایی برای یک شروع دوباره است . برای رسیدن به اهدافم کتابهای خوبی می خوانم ، تو چه طور برای رسیدن به اهدافت برنامه ی مشخصی داری ؟

" تمام افراد موفق ، آگاهانه یا ناآگاهانه ، از روشهای مشابهی برای رسیدن به موفقیت استفاده می کنند. با استفاده از این چهار گام ساده ، می توانید به هر چه آرزو دارید دست یابید :

تصمیم بگیرید که چه می خواهید
عمل کنید ( زیرا خواستن کافی نیست )
توجه کنید که کاری که انجام می دهید به سود شماست یا نه ؟
شیوه ی خود را آن قدر تغییر دهید تا به آن چه می خواهید ، برسید

                                   آنتونی رابینز"



" دوباره عشق ، دوباره سرودن از این درد
تو حرف اولی و حرف آخری ای عشــــــق"

می گویند تکرار خوب نیست ، اما گاهی از تکرار گریزی نیست  و گاهی تکرار زیبایی می آفریند



به این گلدان زیبا نگاه کن ، این اثر زیبا محصول تکرار یک شکل ساده است، ساده اما خلاقانه . ساده اما زیبا









"بیــــــــــــــــــــدار مانده ام وسط تختخوابها
از خودکشی خیس تمام کتابــــــــــــــــــــــها"


هنگامی که لینک دانلود یک کتاب الکترونیکی را می بینی ، بی تردید خیلی خوشحال می شوی. می خواهی دکمه ی دانلود را بفشاری که ناگهان متوجه می شوی   " kindle " نداری. , وقتی " kindle" , " ipad" , " nook " نداری چه کار می کنی ؟
برای خواندن کتابهای   الکترونیکی با فرمت های مختلف نیازی به گوشی ها و کتاب خوان های مختلف نداری کافی ست این برنامه های رایگان را در کامپیوتر و یا گوشی خود نصب کنی ، آن وقت همیشه به هر کتابی که دوست داشتی دسترسی داری . جالب است نه ! من که از این ایده خوشم آمد ، چون هنگام دانلود کتاب های الکترونیکی همیشه با این مسئله روبه رو می شدم

How to read an ebook without a Kindle or Nook



" اگر از منظره ها سیر شدی حرفی نیست

یا از این پنجره دلگیر شدی حرفی نیســت


عادتم بود که هـــمراه تو پـــــــــــرواز کنم

اگر این بار زمین گیر شدی حــرفی نیست


عشــــق را مثل عصـــــــا زیر بغل جا دادی

به گمانم که کمی پیر شدی ، حرفی نیست


با من از بازی گــــــرگم به هوا حــــــرف زدی

وقت بازی تو خود شیر شدی ، حرفی نیست


تازه گفتی که گناه از من و چشـــــــــــمانم بود

که در این معرکه در گیر شدی ، حرفی نیست

                                                                                 زهرا حاصلی"



تا پنج شنبه ی بعد ،  حرفی نیست
خدانگهدار

                                                                                                        M.T  





انسان هایی که از روح بزرگ برخوردارند ، همواره با مخالفت های شدید افراد بزدل و میانه حال رو به رو می شوند

" آلبرت انیشتین "



--

M.T

0 comments:

Post a Comment

Recent Posts

My Blog List

Blog Archive

Powered by Blogger.

Text Widget

Copyright © iIslandbooks | Powered by Blogger

Design by Anders Noren | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com