___________________________________
چند روز قبل مقاله ی " اگر بیست و دو ساله بودم .." "آنتونی رابینز" را در لینکدین خواندم ، سخنان آقای رابینز عمیقاً در من اثر گذاشت و ذهنم را به خود مشغول کرد. آنتونی رابینز پرسیده بود : " آیا برای هدفتان گرسنه ( مشتاق) هستید ؟" به یاد جمله ی معروف استیو جابز افتادم : " گرسنه بمان ، نادان بمان " ، و از خود پرسیدم : آیا به اندازه ی کافی برای رسیدن به هدفت گرسنه ، مشتاق و حریص هستی ؟ اگر واقعاً گرسنه باشی بدون تردید به سوی مقصد مشتاقانه می تازی و بهای رسیدن به آن را هر چه باشد ، می پردازیچه کسی می خواهد میلیونر شود؟ خب ، همه. ولی چرا فقط چند درصد از مردم میلیونر می شوند ؟ آیا آنها باهوشتر ، عاقلتر ، داناتر و خوش شانستر از دیگران هستند ؟ مسلماً نه ، نابغه های زیادی را می شناسیم که میلیونر نیستند ، برندگان بلیت های بخت آزمایی هم معمولاً پس از یکی ، دو سال دوباره به وضعیت سابقشان برمی گردند ، پس میلیونرها چه کاری انجام داده اند که دیگران انجام نداده اند ؟ تفاوت آنها با دیگران در چیست ؟
چه کسی بهای ثروتمند شدن را می پردازد
جاده ی توانگری، راهی پر دست انداز، نشیب و فراز ،و پستی و بلندی است ، پرتگاه ها و دره های عمیق سر راهست، ارزش خطر کردن را دارد؟ بیشتر مردم می گویند نه ، ارزشش را ندارد ، آنها راههای هموارتر را ترجیح می دهند ، خوب می دانند دروازه ی توانگری درست بعد از اولین پیچ جاده خودنمایی می کند ، اما جرأت برداشتن گام اول را ندارند ، بنابراین سر جایشان می ایستند و از دور چشم انداز قصر زیبا را تحسین می کنند و حسرت می خورند
رابرت کیوساکی می گوید : " اکثر مردم می خواهند ثروتمند شوند اما آنها نمی خواهند بهایش را بپردازند." میلیونر شدن بهایی دارد ، اگر حاضرید بهایش را بپردازید شما هم می توانید به باشگاه میلیونرها بپیوندید ، فقط این نکته را به خاطر داشته باشید که " بهای یک چیز همیشه با پول سنجیده نمی شود
پدر ثروتمند می گوید ، راههای متعددی برای ثروتمند شدن وجود دارد اما هیچ کدام مجانی نیست ، هرکدام قیمتی دارد : شما می توانید با یک میلیونر ازدواج کنید ، اما بهایی دارد ، می توانید کلاهبرداری کنید ، اما هر کسی تاب تحمل عذاب وجدان ، آوارگی ، بی آبرویی و زندان را ندارد، می توانید با خساست ثروتمند شوید ،اما بخیل تمام عمر در هراس از دست دادن پولهایش به سر می برد ، ثروتش زندان اوست و هرگز لذت توانگری ، بخشش و شادی را نمی چشد ، به قول سعدی کسی که زر اندوخت و نخورد ، رنج بیهوده برد و سعی بی فایده کرد
می توانید با شرکت در مسابقه های بخت آزمایی و تلویزیونی میلیونر شوید ، اما شانس برنده شدن در این مسابقات کم است و بهایش تلف شدن عمرتان است
شاید مطمئن ترین و بهترین راه ثروتمند شدن افزایش سواد و هوش مالی باشد. دانش مالی را در مدرسه یاد نمی گیرید و آموختنش هم چندان کم هزینه و آسان نیست ؛ شرکت در همایش ها ی سرمایه گذاری ، خواندن کتاب ها و مجلات اقتصادی ، عضویت در انجمن ها ، نشست و برخاست و گفت و گو با سرمایه گذاران و بیش ازهمه سرمایه گذاری و یادگرفتن از اشتباهاتتان بهترین راه افزایش دانش و هوش مالی است
انواع درآمدها
اما نخست شما باید بتوانید گزارش مالیتان را بخوانید ، یک گزارش مالی از ستون درآمدها ، هزینه ها ، دارایی ها و بدهی ها تشکیل شده است، با نگاهی به گزارش مالی و ستون درآمدها ی یک شخص می توان تشخیص داد که آیا این شخص در آینده میلیونر خواهد شد یا نه؟ ستون درآمدها ستون سرنوشت ساز است . اصولاً سه نوع درآمد وجود دارد : درآمد کسب شده ، درآمد منفعل و درآمد حاصل از دارایی های کاغذی
درآمد منفعل شما را میلیونر می کند
درآمد کسب شده : درآمدی است که از کار کردن به دست می آید ، این درآمد ، درآمدی نیست که بتوان با آن میلیونر شد ، اگر می خواهید میلیونر شوید باید درآمد منفعل و درآمد کاغذی برای خودتان ایجاد کنید . درآمد کسب شده یا درآمد وابسته به شغل ، درآمدی پایدار و همیشگی نیست ، تا وقتی کار می کنید این درآمد وجود دارد به علاوه مالیات زیادی هم به آن تعلق می گیرد . هر چقدر بیشتر کار کنید و درآمدتان را بیشتر کنید ، مالیات بیشتری می پردازید . در واقع با کارمندی و کارفرمایی نمی توانید ثروتمند شوید ، اگر می خواهید میلیونر شوید باید به دسته ی سرمایه گذاران بپیوندید . در حالی که کارمندان و کارفرمایان با بیشترین کار ، بالاترین مالیات را می پردازند ، سرمایه گذاران با کمترین کار ، کمترین مالیات را می پردازند ، پس بهترین راه برای ثروتمند شدن تبدیل بخشی از درآمد کسب شده به درآمد منفعل و کاغذی است و البته برای این کار باید هوش و دانش مالیتان را افزایش دهید
بدهی های خوب و بدهی های بد
با خواندن کتابهای رابرت کیوساکی درمی بابیم که داشتن یک خانه بزرگ و مجلل ، اتومبیل های آخرین مدل و سفرهای گران قیمت به معنای ثروتمند بودن نیست ، ثروتمند کسی است که ستون بدهی های خوبش در حال افزایش و ستون بدهی های بدش کم و در حال کاهش باشد. خانه ، ماشین ، سفر ، بیماری و... جزء بدهی های بد هستند ، یعنی برای آنها درآمدهایتان را از دست می دهید ، بدهی خوب بدهی است که نه تنها برای آن چیزی از دست نمی دهید بلکه روز به روز بر میزان دارایی هایتان می افزایند ، ایجاد بدهی خوب شگرد ثروتمندان است ، آنها برای خرید یک ملک یا مغازه وام پول نقد نمی پردازند ، از بانک وام می گیرند، سپس آن را اجاره می دهند ، بدین ترتیب مستأجر نه تنها بدهی و وام آنها را می پردازد و تسویه می کند ، بلکه تا مادامی که آن خانه یا مغازه وجود دارد ، درآمد منفعل شخص رو به افزایش است
بانکدار خوب + ریسک کننده ی خوب = یک میلیونر دیگر
پس برای توانگری باید حساب و کتابتان خوب باشد یعنی بانکدار خوبی باشید و همچنین ریسک کننده خوبی . اگر بترسید اشتباه کنید ، یا از خطر کردن حذر کنید باید تا پایان عمر با درآمد وابسته به شغل تان سر کنید و رویای میلیونر شدن را فراموش کنید ، بازار سهام ، املاک مستغلات ، طلا و .. همیشه در نوسان است ، کسی می تواند در این بازار موفق باشد که جرأت داشته باشد ، از ریسک کردن و ضرر و زیان نترسد ، صبور باشد , اطلاعاتش همیشه به روز باشد یعنی همواره در حال یادگیری باشد .رابرت کیوساکی می گوید : " آنچه شما می دانید برایتان ارزش پول ندارد ، آنچه نمی دانید چیزی است که گرانترین است
بهای آموزش$ بهای اشتباه$ بهای تغییر
البته پدر ثروتمند به ما خاطرنشان می کند که "بهترین چیزها در زندگی رایگان هستند" ، مثل لبخندی زیبا ، تشکر از دیگران، تماشای یک غروب دلپذیر ، زندگی ما بدون این شادیهای درونی معنایی ندارد . اما استانداردهای زندگی در حال تغییر است، و هر قدر که ما بزرگتر می شویم استاندارهایمان هم گران تر می شوند، شاید یک نوجوان با یک ماشین معمولی شاد باشد ، اما یک بزرگسال ، ماشین مدل بالا را می پسندد و اگر نتواند خودش را با این استانداردها جلو ببرد احساس افسردگی و شکست می کند ، پس برای آرامش ، سلامتی و احساس خوشنودی از خود و زندگیتان ، درباره ی افزایش دانش مالیتان بیشتر فکر کنید
راهنمای ثروتمند شدن : رابرت کیوساکی ، شارون لچر
مترجم : برج ساز جوان ، نشر : ستوس
0 comments:
Post a Comment