This blog is about books, eBooks , my memories .

Wednesday, December 14, 2016

خدا برای اوست که هستی او را در دل خویش لمس کند


میلاد حضرت محمد مصطفی (ص) و هفته‌ی وحدت گرامی باد

بخوان به نام پروردگارت...


خدا بی‌منتهاست.
بی‌منتها را باید شورمندانه و با همه‌ی وجود خواست.
تنها در این صورت است که او از آن تو می‌شود.
اگر در ستایش و نیایش تو شور و شراری نباشد،
بتی را ستایش کرده‌ای.
اگر بتی را با شور و شرار و حضور تمام عیار دل ستایش
و نیایش کنی، خدا را ستوده‌ای.
در این زمینه، عطار حکایتی شیرین و شنیدنی دارد.
عطار می‌گوید شبی از شب‌ها، روح الامین در سدره بود.

او شنید که خداوند عاشقانه به راز و نیازهای کسی لبیک می‌گوید.
روح‌ الامین گفت: «نمی‌دانم کیست که در این وقت شب با خدا سخن می‌گوید. اما هر که هست، بنده‌ای‌ست عالی که نفسی مرده و دلی زنده دارد.»
بنابراین، خواست که این بنده‌ی عالی مقام را بشناسد،
او هفت آسمان و زمین را گشت.
دریاها و کوه‌ها را گشت.
به دشت و دمن سر کشید.
اما اثری از این بنده‌ی خوب خدا نیافت.

ناچار به سوی حضرت حق شتافت و مشاهده‌ کرد که
خداوند همچنان مشغول لبیک گفتن به آن بنده‌ی سعادتمند است.
بازگشت و دوباره به جست‌وجو پرداخت.
سرانجام، بی‌آنکه آن بنده‌ی دعاگو را دیده باشد، نزد
خداوند رفت و گفت: «تو او را به من نشان بده. شوق دیدار او را دارم.»
خداوند به روح الامین گفت: «به روم و به فلان ویرانه برو. او را خواهی یافت.»
روح الامین به روم رفت و در آن ویرانه بت‌پرستی را
دید که از خمیر مانده‌ی نان بتی ساخته است و در
مقابل آن بت زار می‌زند و عاشقانه نجوا می‌کند.
بت‌پرست،
در آن ویرانه،
شورمندانه و عاشقانه بتی را خطاب می‌کرد
 و خداوند به لطف خویش به او پاسخ می‌داد!
اگر در ستایش و نیایش تو شور و شراری نباشد، بتی را ستایش کرده‌ای.

در ستایش زندگی به قلم مسیحا برزگر













M.T

0 comments:

Post a Comment

Recent Posts

My Blog List

Blog Archive

Powered by Blogger.

Text Widget

Copyright © iIslandbooks | Powered by Blogger

Design by Anders Noren | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com