قطره نوری که از چشـــم شما دور افتاد"
پارمیس جان سلام
نوشته بودم که راه توانگری راهی است مانند راه سانتیاگو که هر کسی می تواند آن را بپیماید . " پترس همیشه می گفت :" راه سانتیاگو راهی است که هر کسی می تواند از آن عبور کند و فقط چنین راهی است که می تواند آدمی را به سوی خدا ببرد."
شاید بپرسی راه سانتیاگو کجاست ؟
همانند مسلمانان که مسیر هجرت پیامبر ( ص ) از مکه به مدینه را راهی مقدس می دانند ، مسیحیان نیز سه راه مقدس دارند : نخستین راه : راه رم، راهی است تا مقبره ی سن پدرو در شهر رم . صلیب سمبل راهپیمایان رمی ( رومروس ) است. دومین راه : راه اورشلیم ، راهی است تا مقبره ی عیسی مسیح ( ع) در اورشلیم . برگ نخل سمبل مسافران اورشلیم ( پالمروس ) است. سومین راه ، راه سانتیاگو ، راهی است تا مقبره ی سانتیاگو یکی از حواریون عیسی مسیح ( ع) در شبه جزیره ی ایبری اسپانیا. صدف نشانه ی راهپیمایان این راه ( زائر ) است
این راه را به نام راه ستاره هم می شناسند. بر طبق یک افسانه ی قدیمی بلافاصله پس از مرگ عیسی مسیح ( ع) چوپانی بر فراز مزرعه اش ستاره ای درخشان را دید. درست در همان لحظه سانتیاگو و مریم مقدس ( س ) در این دشت حاضر شدند و برای دعوت مردم به آیین مسیحیت آیات انجیل را خواندند و از آن شب این مکان به کومپوستلا ( ستاره ) معروف شد و شهر بزرگی در اطراف آن برپا شد
دوران طلایی راه ستاره قرن چهاردهم بود. در آن روزگار سالانه یک میلیون زائر از سراسر اروپا مسیر هفتصد کیلومتری شهر سنت جین پیه دد پورت در فرانسه تا کلیسای جامع سانتیاگو کومپوستلای اسپانیا را پیاده طی می کردند
این توضیح کوتاهی بود از راه سانتیاگو ( راه ستاره ) از کتاب خاطرات یک جادوگرِ " پائولو کوئیلو "
پترس گفت : راه واقعی علم و دانش به وسیله ی سه چیز مشخص و معین می شود. در درجه ی اول بایستی آگاپه داشته باشد. در درجه ی دوم بایستی از یک کاربرد علمی در زندگی برخوردار باشد ، در غیر این صورت آن علم و آگاهی به چیزی غیر سودمند تبدیل می شود و همانند شمشیری که هرگز مورد استفاده قرار نگیرد پوسیده شده و زنگ خواهد زد . و سرانجام بایستی راهی باشد که هر شخصی بتواند آن را بپیماید مانند راهی که تو همین الان در حال پیمودن آنی ، یعنی راه سانتیاگو ."
Image:pixabay,cc
امروز نخستین روز خرداد است ، سلام خرداد و خداحافظ اردیبهشت ، تا تابستان راهی نمانده است
گوجه ها ی شیرینباید بگویم که
گوجه هایی را کهتوی یخدان بودمن خوردمشاید شما
آنها را برای صبحانه کنار گذاشته بودیدمی بخشیدآخرخوشمزه بود
ویلیام کارلوس ویلیامزبرگردان به فارسی : سهراب سپهری
گرچه در شروع اردیبهشت از سپهری چیزی ننوشتم جز شعرهایش ، اما اردیبهشت برای من سمبل سهرابiهم هست ، نشانه ی صدای پای آب در هشت کتابِ مسافر
_________________________________________
آتش از نغـــــــــــــــمه ی تو بر تن تنبور افتاد "
این هفته چهلمین سال تولد مکعب روبیک بود، گوگل هم که عاشق نوآوری و خلاقیت است ، صفحه ی خانگیش را با مکعب جادویی روبیک آراسته بود ، مکعبی که می توانی حلش کنی. دیگر نیازی به خرید معکب روبیک نداری،مکعب گوگل را با صفحه کلید بچرخان
_______________________________________________
" من کیستم ؟ باید برای تو غزل می گفت
_______________________________________________
makes spiffy HTML5 site templates that are
" من کیستم ؟ باید برای تو غزل می گفت
حـــافظ که در شــــــعر تو پیدا کرد آنش را "
اچ. تی . ام. ال یا ایدز و دانلود چند قالب فوق العاده زیبا گاهی مقاله هایی می خوانی که از تعجب شاخ در می آوری !! این اتفاق چند ماه قبل پس از خواندن یکی از مقالات لوس آنجلس تایمز برای من به وقوع پیوست ، حدود یازده درصد مردم شرکت کننده در نظر سنجی که مسلماً کاربران اینترنتی هستند تصور می کردند که HTML اچ . تی . ام . ال یک بیماری شبیه ایدز است ، من که از تعجب دهانم باز ماند ، بقیه ی آمارها از این هم بامزه تر بود :آیا ام پی تری یک از روبوتهای جنگ ستارگان است ؟ آمار سئو ، بلو ری ، گیگا بایت ، نرم افزار ، مادر برد و یو اس بی هم واقعاً خنده دار و باور نکردنی بود ، البته شاید شرکت کنندگان نظر سنجی، فقط می خواستند شوخی کنند ، ( گاهی من این کار را انجام می دهم ) ولی پس از خواندن این مقاله فکر کردم هنگامی که بیشتر وقتمان را با این ابزارها تلف می کنیم ، باید اصطلاحات آنها را هم یاد بگیریم که بعداً در یک نظر سنجی غافلگیر نشویم (:
به هر حال اچ. تی . ام . ال یک زبان برنامه نویسی وب است . در واقع HTML یک زبان نشانه گذاری است و بر خلاف دیگر زبان های برنامه نویسی شما با آن هیچ محاسبه ای انجام نمی دهید و برنامه ای نمی نویسید ، بلکه با استفاده از برچسب های آن اشیای وب یعنی متن ، عکس ، اشکال ، ویدیوها و موسیقی صفحه ی وب را تعریف می کنید . مثلاً با برچسب <img> می توانید عکسی روی سایتتان بگذارید. من عاشق ورژن 5 اچ تی ام ال هستم . اگر به دنبال تغییر دکوراسیون سایت خود هستید ، می توانید به سایت HTML5 Up بروید . (من که از قالبهایش خیلی خوشم آمد ) و قالبهای زیبایش را که رایگان ( تحت لیسانس cc) هم هستند ، دانلود کنید ، با خیال راحت آنها را تغییر دهید و استفاده کنید ، قالب های Templatemo هم رایگان و قشنگ هستند
" زل زدنت مال خودت نیست دروغ است
طرز نگاه تو کلــــــــــــــک داشت از اول "
تقلید و نوآوری
اوایل فکر می کردم نوآوری و خلاقیت یعنی آفرینش اثری یکتا، بی نظیر و منحصر به فرد ، چیزی که قبلاً نبوده است . وقتی فیلم های مختلف را می دیدم و رمان و کتابهای عالی را می خواندم متوجه شدم ، در واقع پیدا کردن چنین چیزی تقریباً غیر ممکن است و با این تعریف نوآوری عملاً غیر ممکن به نظرمی رسد، حالا می دانم که نوآوری یعنی جمع آوری ایده های مختلف و ترکیب آنها به صورت یک اثر نو ، ممتاز و برجسته ، همان طور که تیم هانسن می گوید
" خلاقیت را می توان توانایی ایجاد ارتباط ، ترکیب و تغییر ایده ها و بیان آن ها به یک شکل جدید دانست ."
این مطلبی بود که من از کتاب هنر اندیشیدن یاد گرفتم و البته دیروز جف گوین هم در پست جدیدش به این مطلب اشاره کرده بود
اوایل که من نامه نویسی به تو را شروع کردم ، همه می گفتند این کار تقلیدی است ، تقلیدی از جودی آبوت و بابا لنگ دراز . خب ، من سکوت کردم و هیچی نگفتم ، زیرا این هم تقلید بود و هم نبود . من جودی آبوت را واقعاً دوست دارم ، اما شروع نامه نویسی من به قبل از آشناییم با جودی آبوت برمی گردد ، شاید من هفده یا هیجده ساله بودم که در راهروی مدرسه می نشستیم تا دوستم پایان کتاب جودی را برایمان بخواند ، ما خیلی کنجکاو بودیم که بابا لنگ دراز را کشف کنیم و بشناسیم . آن روزها شبکه ی دو هر جمعه جودی آبوت را پخش می کرد، من عاشق شخصیت جودی بود ، چون خیلی شاد ، حساس ، باهوش و مهربان بود ، شخصیتی که همه ی اطرافیانش را تحت تأثیر قرار می داد ، اما شخصیت من کاملاً با او متفاوت بود
به هر حال وقتی با جودی آشنا شدم ، شباهتی که بین خودمان کشف کردم نامه نگاری بود . عجیب بود من از بچگی مشکلاتم را با نامه نگاری حل می کردم . در دبیرستان هم با نوشتن روی میز کلاس با بچه های شیفت صبح دوست شده بودم ، حتی آنها مرا به کلاسشان دعوت کردند و با من عکس گرفتند ، شاید این تنها شباهت ما بود و من این سبک را دوست دارم ، این سبک هم تقلید هست هم نیست ، تقلید هست چون قبل از من خیلی ها نامه نوشته اند ، تقلید نیست چون از وقتی نوشتن را آموختم نامه نویسی را دوست داشتم ، به همین خاطر وقتی دیگران می گویند تقلیدی است ناراحت نمی شوم ، آنها حق دارند و من هم همین طور
پس تا می توانید ایده های دیگران را جمع کنید ، مهم نیست ایده ی چه کسی است ، گاهی بچه ها ایده های فوق العاده ای دارند ، به حرفهایشان گوش بدهید و از آنها ایده بگیرید ، ایده ها را با هم ترکیب کنید و اثری جدید و متفاوت بسازید. موفق باشید
_______________________________________________
Image: pixabay, cc
" در من صــدای تازه ای آواز می خـــــواند
شاید کسی ... نه ! واقعن چیزی نمی دانم "
و سخن آخر درباره فیس بوک
برای صفحه ی فیس بوکتان چه استراتژی دارید ؟ فقط متن می نویسد ؟ یا عکس های زیبا را به اشتراک می گذارید. قبلاً هم گفته بودم که عکس ها ارتباط ویژه ای با مخاطبان برقرار می کنند ، چون بیشتر مردم دیداری هستند ، اما بهتر است برای موفقیت در فیس بوک از ترکیب عکس ، خبرهای جدید و لینک های مفید استفاده کنید. در ضمن مطالبتان را در ساعتهای مختلف به اشتراک بگذارید ، من که تصمیم دارم اشتراک گذاری در فیس بوک ، گوگل پلاس و لینکدین را جدی بگیرم ، شما چطور؟
__________________________________________
کتاب هفته
برای شکوفایی شبکه های اجتماعیتان این کتاب را بخوانید
___________________________________________________
به امید یک هفته ی فوق العاده
M.T 
Image: pixabay,cc
روزتان را خوب شروع کنیدیک شروع خوب یعنی یک روز خوب
کتاب مدیریت زمان : لوتار جی. سی. ورت
______________________________________________________
تنها کافی نیست که به قصد گرفتن ماهی خود را به رودخانه برسانید ، بایستی تور نیز بیاورید
ضرب المثل چینی
Image: pixabay, cc
M.T
Posts
0 comments:
Post a Comment