« بسیاری از مردم فکر می کنند که اگر جایی دیگر بودند یا شغلی دیگر داشتند، خوشحال تر بودند. خب، این امر جای تردید دارد. پس تا حدی که می توانید از آن چه دارید خوشحال باشید و خوشحال شدن را به آینده موکول نکنید.
دیل کارنگی .»
_______________________________________
Mr. Daddy-Long-Legs Smith,
SIR: Having completed the study of argumentation and the science of dividing a thesis into heads, I have decided to adopt the following form for letter-writing. It contains all necessary facts, but no unnecessary verbiage.
SIR: Having completed the study of argumentation and the science of dividing a thesis into heads, I have decided to adopt the following form for letter-writing. It contains all necessary facts, but no unnecessary verbiage.
- We had written examinations this week in:
- A. Chemistry.
- B. History.
- A new dormitory is being built.
- A. Its material is :
- (a) red brick.
- (b) grey stone.
- B. Its capacity will be:
- (a) one dean, five instructors.
- (b) two hundred girls.
- (c) one housekeeper, three cooks, twenty waitresses, twenty chambermaids.
- We had junket for dessert tonight.
- I am writing a special topic upon the Sources of Shakespeare's plays.
- Lou McMahon slipped and fell this afternoon at basket ball, and she:
- A. Dislocated her shoulder.
- B. Bruised her knee.
- I have a new hat trimmed with:
- A. Blue velvet ribbon.
- B.Two blue quills.
- C.Three red pompoms.
It is half past nine.
Good night.
Judy
Good night.
Judy
اسم
argumentation مناظره، استدلال
thesis قضیه ، پایان نامه، رساله ی دکتری
verbiage اطناب، دراز گویی، سخن پردازی
instructor آموزگار، دانشیار، یاددهنده
dean رئیس، رئیس کلیسا یا دانشکده
chambermaid خدمتکار
junket سفر، سفر تفریحی
junket dessert یک نوع دسر
velvet مخمل
bruise کبود شدگی ، ضرب
quill خار، قلم پر
pompom منگوله، انواع گل داوودی، گل کوکب
Dislocated در رفته
velvet مخملی
thesis قضیه ، پایان نامه، رساله ی دکتری
verbiage اطناب، دراز گویی، سخن پردازی
instructor آموزگار، دانشیار، یاددهنده
dean رئیس، رئیس کلیسا یا دانشکده
chambermaid خدمتکار
junket سفر، سفر تفریحی
junket dessert یک نوع دسر
velvet مخمل
bruise کبود شدگی ، ضرب
quill خار، قلم پر
pompom منگوله، انواع گل داوودی، گل کوکب
صفت
velvet مخملی
فعل
to dislocate جابجا شدن، از جا دررفتن استخوان
جناب بابا لنگ دراز اسمیت ،
قربان، پس از به پایان رساندن درس منطق و خواندن روش خلاصه کردن عبارات ، تصمیم گرفته ام که به شکل زیر نامه نگاری کنم. چون اهم مطالب را می نویسم و دیگر پرچانگی نخواهم کرد.
1- در این هفته امتحانانت زیر را داده ام.
الف- شیمی
ب- تاریخ
ب- تاریخ
2- دارند یک خوابگاه عمومی می سازند.
الف- مصالح ساختمانتی عبارتند از :
-آجر قرمز
-سنگ خاکستری
ب- ظرفیت خوبگاه عبارتست از :
-یک رئیس ، پنج دانشیار.
-20 دانشجو
- یک سرایدار، سه آشپز ، بیست مستخدم برای سر میز ، بیست نفر برای نظافت اتاق ها.
3- امشب برای دسر ماست شیرین داشتیم.
4- من دارم یک مقاله در مورد منابع نمایشنامه های شکسپیر می نویسم.
5- لو- مک ماهون امروز بعدازظهر در بازی بسکتبال زمین خورد.
الف- شانه اش در رفت.
ب- زانویش سیاه شد.
6- یک کلاه تازه خریده ام که بدین ترتیب تزئین شده است.
الف- روبان مخمل آبی دارد.
ب-- دوتا پر بزرگ دارد.
ج- سه تا منگوله قرمز دارد.
7- ساعت 9:30 است.
8- شب بخیر.
جودی
_______________________________________
0 comments:
Post a Comment