آقا قورباغه کمی نگران خانم قورباغه است ؛ تازگی ها او کمتر روی برگ های نیلوفر می پرد، صورتش رنگ پریده ، نگاهش خسته و همیشه بی حوصله است. خانم قورباغه می گوید : « من کاملاً خوبم، فقط کارهایم به قدری زیاد است که فرصتی برای استراحت ندارم.» آقا قورباغه با خودش فکر می کند « او می تواند در وقت هایی که کاری ندارد به همسرش کمک کند» او این فکرش را با خانم قورباغه در میان می گذارد . خانم قورباغه لبخندی می زند و می گوید : « متشکرم، اما شما نمی توانید کارها را مثل خودم انجام دهید.» از آقا قورباغه اصرار و از خانم قورباغه انکار. سرانجام خانم قورباغه تسلیم می شود و قرار می شود که آقا قورباغه، پسر و دختر قوری به ترتیب شستن ظرفها ، خرید خانه و مراقبت از گیاهان را برعهده بگیرند. نتایج به دست آمده پس از یک روز کاری به شرح زیر است : تعدادی بشقاب و لیوان شکسته، میوه های لکـــدار و کنسروهای تاریخ گذشته و چند گیاه پژمرده
خانم قورباغه می گوید :« از کمکتان ممنونم ، اما بهتر است خودم کارهایم را انجام دهم
روش خانم قورباغه درست است؟
بیشتر افراد شبیه خانم قورباغه عمل می کنند، آنها از واگذاری مسئولیت به دیگران واهمه دارند زیرا بر این باورند که خودشان بهتر از دیگران می توانند کارها را انجام دهند. آنها از « تفویض مسئولیت » اجتناب می کنند
امروز درباره « تفویض مسئولیت » صحبت می کنیم. اگر خانم قورباغه صبر و حوصله ی بیشتری داشت، سرانجام آقا قورباغه یاد می گرفت بدون شکستن بشقابها ، ظرفها را بشوید، پسر قوری میوه های بهتری می خرید و دختر قوری نیز باغبان ماهرتری می شد . خانم قورباغه نیز کمتر خسته می شد و فرصت کافی برای اداره ی امور منزل و تمرکز بر روی فعالیتهای مهمتر را داشت و حس همدلی و همکاری بیشتری نیز در خانواده به وجود می آمد. پیروزی عمومی ، در واقع با سپردن مسئولیت به دیگران آنها را نیز وارد کار می کنید و وارد کردن دیگران در کار « پیروزی عمومی » خوانده می شود
جی سی پنی صاحب بزرگترین فروشگاههای زنجیره ای در آمریکا گفته است : « خرمندانه ترین تصمیمی که در همه ی عمرم گرفتم « رها کردن » بود و دریافتن این نکته که دیگر خودم نمی توانم همه ی آن کارها را به انجام برسانم .» تصمیم جی سی پنی موجب رشد و توسعه ی فروشگاههایش و استخدام هزاران نفر شد
با تفویض مسئولیت تخم های طلای بیشتری به دست می آورید
در واقع با واگذاری مسئولیت ها به دیگران شما از تولید کننده به مدیر تبدیل می شوید و به هدف مورد نظر یعنی اکتساب تخم های طلای بیشتر دست می یابید. تولید کننده کسی است که با صرف یک ساعت « یک واحد» نتیجه تولید می کند، مثل منشی که نامه ای را تایپ می کند، مهندسی که برنامه ای را می نویسد و مادری که ظرفها را می شوید همه تولید کننده هستند. اما مدیر کسی است که با صرف یک ساعت زمان « ده، پنجاه یا صد » واحد نتیجه تولید می کند . مهندسی که به برنامه نویسی گروهش نظارت می کند، مادری که شستن ظرفها را به همسر و یا فرزندانش واگذار می کند ، یک مدیر محسوب می شوند
تفویض ناظرانه نه آمرانه
نکته ای که در تفویض مسئولیت وجود دارد این است که بسیاری از افراد نمی دانند که چگونه تفویض مسئولیت را برنامه ریزی کنند تا به نتیجه ی دلخواه دست یابند . این افراد معمولاً « تفویض آمرانه » یا فرمان دهنده دارند . در صورتی که تفویض مورد نظر ما تفویض ناظرانه است . تفاوت بین تفویض آمرانه با ناظرانه در این است که در تفویض آمرانه شما دستور می دهید که کارمندتان و یا فرزندتان کاری را انجام دهد، شیوه ی کار را برایش تعیین می کنید و وقتی به نتیجه ای که مورد نظر شماست نرسید شما دست به کار می شوید در واقع از یک مدیر به یک تولید کننده تبدیل می شوید ، این نگرش با مدیریت در تضاد است. در تفویض آمرانه مدیر مثل یک تولید کننده می اندیشد ، در حالی که در تفویض ناظرانه مدیر تنها نقش « ناظر » را بر عهده دارد
مدیر ناظر وقتی مسئولیتی را به کسی واگذار کرد، او را در انتخاب شیوه ی مورد نظر آزاد می گذارد ، صبور وبردبار است و تنها بر روی هدف که نتیجه ی مطلوب است متمرکز است. برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب در تفویض ناظرانه تعهد به این 5 نکته ضروری است
نتیجه ای را که قرار است حاصل شود ، برای فرد کاملاً روشن کنید
محدوده ای را که فرد باید در آن به فعالیت بپردازد و خط قرمزها را برایش تعیین کنید
از چه منابع مالی و انسانی برای رسیدن به نتیجه می تواند استفاده کند؟
معیار مشخصی برای سنجش پیشرفت کار مشخص کنید
موفق و پیروز باشید
M.T :)
--
--
0 comments:
Post a Comment