This blog is about books, eBooks , my memories .

Wednesday, November 5, 2014

عادت نوشتن ، بذرهایی که می کاری


تق تق تق کی به شیشه ی پنجره می زنه ؟ شرشرشر ، نه کسی نیست، بازم پنجره بغض کرده .طفلی اشکاش روی گونه هاش سر می خوره. مئو مئو مئو ، پیشی به شیشه چنگ می زنه ، می لرزه انگار که سردشه .
 پنجره گریه بسه ، چند تا روزنامه دارم ، بذار اشکاتو پاک کنم ، حیف چشمای قشنگت نیست که بارونی باشه ، پیشی کوچولو تو هم بیا تو تا با هم یک کتاب بنویسیم ، یک کتاب؟

یک کتاب چطور نوشته می شه ؟ قطره قطره ، ذره ذره ، ریزه ریزه . واژه ها سطر می شن ، سطرها بند می شن ، بندها صفحه می شن ، صفحه ها کتاب . اگه هر روز فقط چند خط روی کاغذ بیاری ، سطرات کنار هم ردیف و چند ماه بعد یک کتاب جالب و خواندنی می شن. « قطره قطره ، جمع گردد وانگهی دریا شود »
پس باید هر روز بنویسیم حتی دو سه خط هم خوبه و همیشه یک دفترچه ی یادداشت با خودمان برداریم که اگر ایده ای از سرمان گذشت ، تا نپریده شکارش کنیم و اون رو تو دفترچه یادداشت کنیم

عادت نوشتن
برای نویسنده شدن باید باور کنیم که نویسنده هستیم ، و بعد مثل یک نویسنده ی بزرگ رفتار کنیم . اکثر نویسندگان عادت دارند که سرساعت معین ( مثلاً 5 صبح ) در مکانی خاص بنشینند و فقط بنویسند و بنویسند
زمانش چندان مهم نیست ، صبح ، ظهر ، غروب یا شب . بستگی به خودمون دارد ، چه موقع ذهنمان بازتر و روشن تر است ، ایده های جالبی بهمون الهام می شه ، یا وقتمون آزادتره .
آنچه مهمه پایبندی به قول و قرارمونه ، اگر قرار گذاشتیم که هر روز ساعت هشت شب بنویسیم ، سرساعت باید هر کاری که داریم رو زمین بگذاریم ، قلم را برداریم و بنویسیم



آره ، گاهی هیچ ایده ای به ذهنمان نمی آید ، مشکلی نیست ، فقط با کاغذ و خودکار گوشه ی دنجی می نشینیم ؛ دراتاقمان ، روی نیمکت پارک ، کتابخانه ، کافی شاپ - مسافر کوچولوی تنها در سیاره اش - به کله مان فشار می آریم ، دفتر رو خط خطی می کنیم ، تا جرقه زده و سر و کله ی ایده های خوب پیدا بشه.
شاید بهتر باشه که از قبل موضوعی  برای نوشتن انتخاب کنیم ، یا نه آزاد باشیم و هر چه در سر داریم بنگاریم . پس از مدتی متوجه می شویم کدام شیوه خاص ماست و از همان پیروی می کنیم
معطل چه هستی ؟ دست به کار شو و از همین امروز عادت نوشتن را به برنامه هات اضافه کن . ارزش هر روز زندگیت با بذرهایی که می کاری سنجیده می شود ، پس هر روز بذری بکار



​M.T​





M.T

Related Posts:

  • شاید سوار قطار اشتباهی شده ام ، خیالی نیستاستیو جابز گفته :« آدم وقتی آینده را نگاه می کند شاید تأثیر اتفاقات مشخص نباشد ، ولی وقتی گذشته را نگاه می کند متوجه ارتباط این اتفاق ها می شود.» شاید قبلاً این سخنان را باور نمی کردم ، اما اکنون که به گذشته می نگرم ، کاملاً … Read More
  • شهود : مسیر ارتباط با دانای درون وقتی وجود دانای درون را باور کردی ، از خود می پرسی : چگونه با دنیای بیکران درون ارتباط برقرار کنم ؟ پاسخ بسیار ساده است : الهامات و شهود کدام حس در شما نمود بیشتری دارد ؛ عقل یا احساس ؟ تا دیدمش به دلم نشست ، حس قشنگی … Read More
  • چه قالبی برای انتشار کتاب مناسب تر است ؟​   دنیا را از معدن داناییت بی نصیب نگذار ، چراغی بیفروز به اعماق معدن اندیشه هایش رفت ، قلم افسونگرش را ماهرانه بر دیوارها کوبید و تجربه هایش را واژه واژه بر صفحه ی سفید ریخت ، دیوارهای معدن که فرو ریخت ، به سراغ واژه ها رفت… Read More
  • باز مدرسه ام دیر شد، حالا چی کار کنم؟​همیشه یک ماه عقب تر هستم، یک روز ، یک ساعت ، یک دقیقه  و حتی یک ثانیه عقب تر، آه من همیشه عقب تر هستم!همیشه لنــگه جورابهایم دقیقه ی آخر گم می شوند، بند کفش هایم قشـــــنگ دم در باز می شوند، اتوبوس خالی درست از جلوی پایم رد … Read More
  • Exercise & Important Changes to Quit Smoking ( Free eBook)​​​Complete Body Fitness (part 8-pdf)Complete Body Fitness (part 8-ePub) Selected Tips The Importance Of Physical FitnessExercise to Quit SmokingOther Important Changes to Quit SmokingSports for Fund and FitnessBuyer Bew… Read More

0 comments:

Post a Comment

Recent Posts

My Blog List

Blog Archive

Powered by Blogger.

Text Widget

Copyright © 2024 iIslandbooks | Powered by Blogger

Design by Anders Noren | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com