« آب هم می خورم چاق می شوم» عبارت آشنایی است، این جمله ورد زبان دوستی بود که خوراکش به اندازه ی یک گنجشک بود، در عوض دوست شکمویی هم داشتیم که یکریز غذا می خورد ولی مثل نی باریک بود و می گفت :« فرقی ندارد چقدر بخوریم ژنتیکی لاغر هستیم. » مشابه این دوستان، هر یک از ما نیز برداشت های نادرستی درباره ی خودمان و غذا داریم که چون سدی در برابر رویای داشتن اندامی زیبا می ایستد، ما را به عقب نگه داشته، مانع پیشرفتمان می شود. پس برای دستیابی به اندامی خوش فرم باید سد را شکست، از تاریکی رد شد و به روشنایی رسید.
تنها راه رهایی از باورهای منفی ، جایگزینی آنها با باورهای مثبت است؛ به نظر می رسد که زدودن باورهای آشنا؛ یعنی باورهایی که از وجودشان واقفیم کار چندان سختی نیست، آنقدر با آن اعتقاد پوچ و واهی سرو کله می زنیم تا اثرش به کلی محو شده، از بین برود.
مشکل اصلی باورهایی هستند که از وجودشان بی خبریم؛ گاهی آگاهانه و از عمق وجود خواهان دستیابی به وزن ایده آلیم ،در صورتی که ناخودآگاه محکم به اضافه وزن چسبیده تا به سبب دلایلی که قبلاً ذکر شد از ما حمایت کند؛ بله گاه بی آن که خود بدانیم، باورهایی که سالهاست در کنج ذهنمان لانه کرده اند، ما را به مسیری که مایلند می رانند.
مشکل اصلی باورهایی هستند که از وجودشان بی خبریم؛ گاهی آگاهانه و از عمق وجود خواهان دستیابی به وزن ایده آلیم ،در صورتی که ناخودآگاه محکم به اضافه وزن چسبیده تا به سبب دلایلی که قبلاً ذکر شد از ما حمایت کند؛ بله گاه بی آن که خود بدانیم، باورهایی که سالهاست در کنج ذهنمان لانه کرده اند، ما را به مسیری که مایلند می رانند.
شناسایی باورهای پنهان
محک زدن و امتحان باور یکی از بهترین روشهای شناسایی باورهای مخفی است، به این ترتیب اعتقاداتی که در لایه های زیرین و زوایای پنهان ذهن هستند، به سطح آمده، با تبدیل شدن به باور مثبت خنثی و بی اثر می شوند؛ هیولا در اتاق تاریک ترسناک است، چراغ که روشن شد ناپدید می شود.
مراحل باور زدایی
برای امتحان باورها به قلم و کاغذ و ذهنی آماده و مشتاق نیاز داریم. یک صفحه ی سفید را به سه بخش مساوی تقسیم کرده، از دستور العمل زیر پیروی کنید:
مرحله ی باوریابی : تمام باورهایی که در مورد غذا و بدنمان داریم در ستون اول می نویسیم؛ هر باوری حتی اگر خنده دار، نامتعارف یا عجیب و غریب به نظر برسد؛مثال، غذاهای خوشمزه پر کالری هستند؛ اضافه وزن در خانواده ی ما طبیعی است و ...
بررسی باور : حالا در خاطراتمان کندوکاو کرده، تاریخچه ی شخصی این جمله را می یابیم؛ اولین بار کی چنین باوری شکل گرفت؟ نخستین بار از چه کسی این جمله را شنیدیم؟ از والدین، خواهر ، برادر، معلم ، دوستان یا رسانه ها؟ مثلاً، غذاهای خوشمزه پرکالری هستند، خب،اولین بار از رسانه ها شنیدم.
بررسی موانع : وظیفه ی ناخودآگاه حمایت از شخص ماست. این باور چه نفعی برایمان دارد که ناخودآگاهمان به آن چسبیده است؟ به چه سبب ذهن ناآگاهمان دست از این باور برنمی دارد؟ حتماً گرایش به این باور برایمان سودمند بوده است، بهتر است برای کشف دلیل خوب وقت بگذاریم ؛برای حفاظت، ترس از زیبایی و جذابیت، تنفر از خویشتن یا احساس قدرت ؟ --- خب، برای حفاظت : با اضافه وزن احساس امنیت بیشتری می کنم ، وحشتناک است که دیده شوم.
رهاسازی باور منفی: خب، این باور تا الآن برایمان سودمند بوده است ولی از این به بعد دیگر نه؛ اکنون هدف ما سلامتی، زیبایی و تناسب اندام است، بنابراین با قدردانی از باور منفی و خدماتی که به ما رسانده، تا لب دریای عدم بدرقه اش کرده، با وی وداع می گوییم. « همین الآن مایلم رهایت کنم.»
آفرینش تأیید مثبت : برای پاکسازی کامل باور منفی لازم است که آن را با باوری مثبت جایگزین نماییم. در خلق باور مثبت موارد زیر می بایست رعایت شوند: کوتاهی، زمان حال، نام و مستقیماً مربوط به باور منفی
✏باور مثبت باید کوتاه باشد حداکثر 5 کلمه : من هیکل زیبایی دارم.
✏ به زمان حال باشد : من هیکل زیبایی دارم .
✏نام خودمان حتماً در باور باشد : من ، شاکتی، هیکل زیبایی دارم.
✏مستقیماً به باور منفی برگردد : مثلاً اگر باور منفی درباره ی هیکل و اندام است، باور جایگزین نیز بایستی در مورد همان باشد : من، شاکتی، هیکل زیبایی دارم.
✏برای خود ما باشد؛ یعنی، با سلیقه، زبان و احساساتمان همخوانی داشته باشد.
اکنون باور جایگزین ساخته شده است ولی هنوز مانند باور گذشته در کنج ذهنمان لانه نکرده است، از این رو مرحله ی بعد تلقین عبارت به ذهن است، تا حدی که جمله ی ساخته شده به یکی از باورهای ما تبدیل شود:
📲 باور مثبت را در مراقبه تکرار می کنیم.
📲 از همسر یا دوستی می خواهیم باور مثبت را برایمان تکرار کند : تو ، شاکتی، هیکل زیبایی داری.
📲 در پاسخ به جمله ی گفته شده ، بله می گوییم و آن را تأیید می کنیم.
📲
📲
روزی 10 تا 20 بار عبارت را می نویسیم، اگر در حین نگارش باوری منفی به ذهنمان رخنه کرد،آن را در پشت کاغذ یادداشت کرده، به نوشتن باور مثبت ادامه می دهیم، آن قدر جمله را می نویسیم که برای ذهنمان واضح و روشن شده، ملکه ی ذهنمان و یکی از اعتقاداتمان شود
زندگی در روشنایی: شاکتی گاوین
M.T
0 comments:
Post a Comment