وقتی خونم به جوش می آید
شنبه ی این هفته درباره ی رویارویی با مخاطب خشمگین و عصبانی نوشته بودم ، صبح امروز هم از راست و دروغ نوشتم ، و احساس خشمی که از دروغ شنیدن ، یا مورد اتهام واقع شدن به ما دست می دهد . الان هم از انتقاد ، خشم و دو روش برای فرونشاندن عصبانیت ، حرف می زنم
شما را نمی دانم ، اما خودم زیاد مورد انتقام قرار می گیرم ، تحمل انتقاد آسان نیست ، گاهی حتی وحشتناک است ، اما انتقاد شتری است که جلوی خانه ی هر کسی می خوابد، هیچ کس از آماج انتقاد در امان نیست ؛ دیگران شخصیت ، رفتار ، لباس ، گفتار ، نوشتار ، خانواده ، دوستان ، رشته ی تحصیلی و خلاصه ریزترین بخش های زندگی مان را نقد می کنند ، ما هم معمولاً عصبانی ، ناراحت و سرخورده می شویم
من گاهی حسابی خونم به جوش می آید ، البته عادت ندارم اسباب و اثاث خانه را بشکنم و پودر کنم، ولی همه ی عصبانیتم را روی کاغذ می آورم و هرچه به زبانم می آید به شخص مقابل می گویم و در آخر نوشته را پاک می کنم ، گاهی هم برای یادگاری نگهش می دارم
از همین رو همیشه دنبال راههایی برای رهایی از خشم و یا به عبارتی کنترل عصبانیت هستم ، همان طور که شنبه نوشته بودم ؛ خشم یکی از قدرتمند ترین احساسهای ماست ، نباید سرکوب یا انکارش کنیم ، بلکه باید از نیروی عظیمش برای رسیدن به اهداف و آرمانهایمان بهره ببریم . خب ، به سراغ دو روش از دو کتاب مختلف می رویم
در کتاب " از قلبتان پیروی کنید " ، اندرو متیوس نوشته : اگر دیگران به شما نسبت ناروایی زدند ، خونسرد باشید ، عصبانی نشوید ، تصور کنید کسی به شما گفته یک مریخی هستید ، چه احساسی دارید ؟ حتماً با خودتان می گویید طرف عقل درست و حسابی ندارد ، لبخند می زنید و از کنارش بی تفاوت می گذرید
وقتی مورد اتهامات ناروا قرار می گیرید ، همین ماجرا را به یاد بیاورید ، بگویید او اشتباه کرده است ، من نباید به حرفش اهمیتی بدهم ، می دانم که کار سختی است ، اما معمولاً هر قدر از خودمان بیشتر دفاع می کنیم نتیجه ی عکس می گیریم ، پس فقط به داستان مرد مریخی فکر کنید ، لبخند بزنید و بی تفاوت رد شوید
روش دوم : این را امروز در کتاب " زندگی در اینجا و اکنون " پروفسور کورت تپرواین خواندم
وقتی دیگران شما را سبک و سنگین می کنند و به شما برچسب می زنند، لازم نیست زمین و زمان را به هم بریزید ، به یاد داشته باشید که انتقاد فقط نوعی اطلاعات است ، اطلاعاتی که می توانند درست باشند یا نادرست ، خوب باشند یا بد
پروفسورت کورت می گوید ، اگر خیلی عصبانی هستید می توانید داد و هوار راه بیندازید ، تا می توانید صدایتان را بالا ببرید ، فقط مواظب باشید ، حرفی نزنید که بعداً پشیمان شوید ، اما بهترین کار این است که به جنگل بروید ،و در حال قدم زدن به قطعه ی موسیقی " ارتورِ اگمونت" بتهوون گوش بسپارید ، این قطعه احساس خشم شما را به اوج می برد و سپس متعادل می سازد
وقتی آرام تر شدید ، در سکوت به ندای قلبتان گوش بسپارید ؛ اطلاعات دریافتی درست است یا نادرست ؟
اگر درست است ، نباید ناراحت باشید ، بلکه برعکس باید خدا را شکر کنید و خوش حال باشید ، می توانید ( اگر مایلید ) نقطه ضعف و کاستی هایتان را برطرف کنید و از انتقاد به موفقیت پل بزنید
اگر نادرست است ، باز هم ناراحتی بی مورد است ، شخص منتقد یک انسان است ، بپذیرید که انسان ها معصوم و عاری از خطا و اشتباه نیستند ، همان طور که خودتان نیستید ، همه ما اشتباه می کنیم ، اشتباه یکی از ویژگی های انسانی است ، گوته می گوید :
"
کسی که از گناه نفرت دارد ، از انسان متنفر است " ، بنابراین لبخند بزنید : شما برحق هستید و دیگری خطاکارست ، نیازی است حتی خطایش را به او بگویید ، یا از خودتان دفاع کنیدانتقادات اطلاعات هستند : درست یا نادرست . آنها پیشنهاد هستند نه قانون یا دستور :پس در برابرشان مقاومت نکنید ،از خودتان واکنش منفی نشان ندهید . تصمیم گیرنده شمایید، اگر با منش و رفتارتان مشکلی ندارید و آن را می پسندید ، مجبور نیستید برای خوشایند دیگران آنها را عوض کنید ، می توانید خودتان باشید ، بدون شرمندگی ، بدون عصبانیت ، فقط بپذیرید کسانی هستند که رفتارتان را نمی پسندند ؛ بی جهت خودتان را آزرده نکنید
M.T
دو روش برای رویارویی با انتقادات دیگران M.T
0 comments:
Post a Comment