هفته ی پیش آخرین بخش کتاب معجزه ی ارتباط و ان. ال. پی را خواندید و امروز خلاصه ای کوتاه از فصلی که از نظرتان گذشت
مقاومت چیست ؟
زندگی یعنی مقاومت ، همیشه و همه جا کسانی هستند که با ما و یا نظریاتمان مخالفند
تجدید نظر در نگرش
مقاومت غل و زنجیر نیست و ما در بند آن نیستیم ،بلکه برعکس کاملاً بر آن تسلط داریم
چرا ؟
زیرا ریشه ی مقاومت در درون ماست ، شخصیت و رفتار ما آفریننده ی سرسختی و مقاومت دیگران است ، خیلی ساده : اگر حرکتمان را عوض کنیم ، نتیجه ی بازی تغییر می کند
چگونه ؟
برای خنثی کردن مقاومت ، با آن نمی جنگیم و در برابرش نمی ایستیم ؛ با آن همگام می شویم و با جانبداری از مخاطب در کنارش می ایستیم ، یا با احساسش همدردی می کنیم . به جای حفظ موضع برتر ، یا ثابت کردن عقایدمان ، زمینه ای برای توافق با مخاطب پیدا می کنیم
خردمندانه با او همگام می شویم و از انرژیش برای رسیدن به خواسته ی مشترکمان استفاده می کنیم ، در واقع با مخالفت مثل یک همکاری برخورد می کنیم .هدف نهایی ما رسیدن به توافق است و از توافق به توافق رسیدن آسانتر است ازعدم توافق به توافق رسیدن
پس اول : همگام شدن ، بعد : هدایت مخاطب به هدف مورد نظر
تمرین های پیشنهادی
اگر با مقاومت کسی روبرو شدید ، ببینید کدام بخش از حرفهای مخاطب و رفتارش با شما مشترک است و آن را دوست دارید ، همیشه اول شباهت ها را پیدا کنید و بعد دنبال تفاوت ها بگردید
وقتی دیگران با شما مخالفت می کنند ، به احساستان توجه کنید ، به خصوص به وضعیت تدافعی تان : قلبتان می گیرد و نمی توانید به گفتار و رفتارش توجه کنید ؟ دیگر حرفهایش را نمی شنوید ؟ می توانید در این وضعیت در گفتار یا احساسش زمینه ای برای توافق بیابید؟
خوش اخلاق باشید ، به دیگران سخت نگیرید ، انتظار نداشته باشید دیگران همچون شما به زندگی بنگرند ، اگر پدر و مادر و تاریخچه ی زندگی مشابهی داشتید ، توقع شما بی جا نبود ، اما دیگران مثل شما نیستند و نمی اندیشند
در سال هایی که جوان تر و به ناچار آسیب پذیرتر بودم ، پدرم پندی به من داد که آن را تا به امروز در ذهن خود مزه مزه می کنم ، وی گفت :
" هر وقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری ، یادت باشه ، تو این دنیا همه ی مردم مزایای تو رو نداشتن ."
پدرم بیش از آن نگفت ، ولی من و او با وجود کم حرفی همیشه زبان یکدیگر را خوب می فهمیدیم و من دریافتم مقصودش خیلی بیشتر از آن بود. در نتیجه ، من از اظهار عقیده درباره ی خوب و بد دیگران اغلب خودداری می کنم گتسبی بزرگ : اسکات فیتز جرالد
_________________________________________________________
کتاب " معجزه ی ارتباط و ان. ال. پی " را دوست داشتید ؟ به دردتان خورد ؟
شما را نمی دانم ، اما خودم دوستش داشتم و همیشه به دنبال ردپایش در زندگیم می گشتم ، امیدوارم که شما هم آن را پسندیده باشید
در این کتاب روش های مختلفی برای برقراری ارتباط اثربخش بر دیگران مطرح کردیم . روش های گفته شده ، صرفاً الگوست و الگو واقعیت نیست ، ما انسانها موجودات پیچیده ای هستیم ، و نسبت به یک رفتار واکنش های متفاوتی نشان می دهیم ، پس اگر مخاطبتان به هیچ یک از روش های یادشده ، پاسخ مثبت نشان نداد ، دلیل بر عدم کارایی این روش نیست ، و شما نباید ناامید شوید ، ادامه دهید، شما نقشه ی گنج را دارید
شما و مخاطبتان یک سیستم پویا را ساخته اید ، و اگر یکی از اجزای این سیستم ( یعنی شما ) تغییر کند ، دیگری ناخودآگاه تغییر خواهد کرد ، با این حساب هیچ قفلی وجود ندارد و درهای قصر خوشبختی و موفقیت برایتان باز است ، از راه درست وارد شوید - آن قدر کلید های مختلف را امتحان کنید ، تا کلید درست را بیابید
ان . ال. پی دامنه ی امکاناتمان را گسترش می دهد ، تا به آسانی از طریق دیگران به خواسته هایمان برسیم . شاید بعضی از مباحث مطرح شده در این کتاب ، در نگاه اول غیر اخلاقی یا سوء استفاده از دیگران به نظر آیند ، اما زیر بنای تمامی مطالب بیان شده در کتاب " عشق " ، یعنی قرار گرفتن در فضای سایر موجودات است
" عشق قرار گرفتن در فضای سایر موجودات است "
تادئوس گولاس
در دنیایی که مسابقه ای بی امان برای برنده شدن در جریان است ، و هرکس می کوشد به هر طریق ممکن رقیب را تارو مار کند ، تا خود برنده شود ، ان . ال. پی می گوید ، از راه همکاری و مشارکت با دیگران سریع تر و آسان تر به هدف مشترک می رسیم
انجام امور غیر ممکن همیشه لذت بخش است
والت دیسنی
اگر دو رقیب به جای حرکت در جهت مخالف ، در جهتی یکسان حرکت کنند و با هم رابطه ای مؤثر و مبتنی بر همکاری و مشارکت بسازند، بدون این که کسی از گود خارج شود ، هر دو برنده می شوند ، و این معجزه ی ارتباط است ، معجزه ی ان. ال . پی
رقابت این نیست که حریف را قلع و قمح کرده و از میدان به در کنیم ، بلکه
رقابت باید به صورتی انجام شود که زندگی تمام شرکت کنندگان
در مسابقه را بهبود بخشد
0 comments:
Post a Comment