سلام ، امیدوارم که شاد و سرحال باشید
_________________________________________
هری به ماشین دیگری زد
Harry hit another car.
مالک ماشین یک پیرمرد بود
The owner of the car was an old man.
او ترسیده بود و گفت : تو تقریباً منو کشتی
He was frightened, and said , ' You nearly killed me!'
هری مقدار زیادی ویسکی به پیرمرد داد
Harry gave the old man a lot of whiskey
پیرمرد مقدار زیادی نوشید
The old man drank a lot.
اما هری ویسکی ننوشید و منتظر پلیس شد
Harry didn't drink any whiskey and waited for the police.
_____________________________________
لن بیست ساله بود
Len Was twenty years old.
لن موهای بلندی داشت
Len had very long hair.
هیچ کس او را برای کار نخواست
Nobody wanted him for work.
لن یک دوست قدیمی را دید
Len met an old friend.
آرایشگر یک عالمه از موهای لن را کوتاه کرد
The barber cut off a lot of Len's hair.
لن چند سال قبل در ارتش بود
Len was in the army a few years ago.
او فوراً کار پیدا کرد
He found work at once.
_____________________________________________________
Happy Bride, Sad Groom
Mrs Robinson was a teacher in a big school in a city in America. She had boys and girls in her class, and she always enjoyed teaching them, because they were quick, and because they thought about everything carefully. One day she said to the children. ' People in a lot of countries in Asia wear white clothes at funerals, but people in America and in Europe wear white clothes when they're happy. when color does a woman wear in this country when she marries, Mary?
Mary said,' White, Miss, because she's happy.'
' That's good, Mary,' Mrs Robinson said. ' You're quite right. She wears white because she's happy.'
But then one of the boys in the class put his hand up.
'Yes, Dick!' Mrs Robinson said. ' Do you want to ask something?'
'Yes, please, Miss,' Dick said. ' Why do men wear black in this country when they marry, Miss?'
عروس شاد ، داماد غمگین
خانم رابینسون آموزگار مدرسه ای بزرگ در یکی از شهرهای آمریکا بود. او در کلاسش شاگردان دختر و پسر داشت و او همیشه از تدریس به آنها لذت می برد . زیرا آنها باهوش بودند و درباره ی هر چیزی به دقت فکر می کردند. یک روز او به بچه ها گفت :« در بسیاری از کشورهای آسیایی مردم در مراسم خاکسپاری سفید می پوشند اما مردم اروپا و آمریکا وقتی شادند سفید می پوشند . ماری در کشور ما یک زن چه رنگی می پوشد وقتی می خواد ازدواج کند؟
ماری گفت :« سفید ، خانم . چون او خوش حال است
خانم رابینسون گفت :« خوبه مری ، حق با توئه ، او سفید می پوشد چون خوش حال است
اما بعد یکی از پسرهای کلاس دستش را بالا برد
خانم رابینسون گفت :« بله ، دیک ، سئوالی داری ؟
دیک گفت :« بله ، خانم. چرا اینجا مردها سیاه می پوشند وقتی ازدواج می کنند؟
___________________________________________________
تمرین
در کلاس خانم رابینسون دختر ها و پسرها بودند
خانم رابینسون از تدریس به کلاسش لذت می برد
بچه های کلاس خانم رابینسون باهوش و بادقت بودند
مردم در بسیاری از کشورهای آسیایی در مراسم خاکسپاری مشکی می پوشند
در آمریکا و اروپا مردها سفید می پوشند ، زمانی که ازدواج می کنند
__________________________________________________________
May we support each other's
hobbies and interests.
خدا کند از سرگرمیها و علایق یکدیگر
حمایت کنیم
________________________________________
داماد Groom
Brideعروس
تازه داماد ، داماد Bridegroom
Wedding عروسی
ازدواج کردن to wed
Quick زیرک ، باهوش
مراسم خاکسپاری ، تدقفین ، کفن و دفن Funeral
_________________________________________________
Best Regards
M.T
0 comments:
Post a Comment