بیا که از گذشته ها نگوییم "
می گوید : « عجب ، زمانه ی بدی شده ، دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست ، یادش بخیر ! عجب دورانی داشتیم .» برخی با سکوت بر حرف هایش مهر تأیید می زنند و من با لبخند در لابه لای دفتر ذهنم دنبال برگ های خوش گذشته می گردم . چه خیالی ! شاید اشک هایم آن سطرهای با شکوه را شسته اند و شاید اصلاً دوران خوشی وجود نداشته است
شک ندارم شما هم داستان مشابهی دارید ؛ مهم نیست چقدر کوشا، هدفمند ، موفق و خوشبختید ، ما با دلهره و اضطراب وسط دنیایی ایستاده ایم که با سرعت سرسام آوری در حال دگرگونی است ؛ به نظر می رسد راهکارهای گذشته کاراییشان را از دست داده اند و حال و روز جهان روز به روز بدتر می شود : زمینی که هر سال گرمتر می شود و هوایی که آلوده تر ؛ کمبود منابع آب و مواد غذایی هم که بیداد می کند و در گوشه گوشه ی دنیا جنگ و ناآرامی ، آشوب و درگیری است
احوال خودمان هم تعریفی نیست ، روز و شب در پی هدفهایمان می دویم و مدال های افتخار را یکی بعد از دیگری به گردن می آویزیم ، اما همچنان گمشده ای داریم ، در جستجوی چیزی می گردیم ، حس مبهمی وجودمان را فرا گرفته ،به ناچار از سردرگمی به پوچی می رسیم و به زمانه بد و بیراه می گوییم ، راستی عجب زمانه ی بدی
اما این فقط یک روی سکه است ، اگر اندکی موشکافانه تر دنیا ، رویدادها و انسانهای پیرامونمان را کاوش کنیم ، به حقیقت شگرفی پی می بریم : دنیای ما در آستانه ی تولدی دوباره است؛ " یک دگرگونی معنوی در شرف وقوع است." ، دنیای قدیم در حال فروپاشی است و دنیایی سازگار با قوانین طبیعت در حال شکل گیری است
گرایش انسان به سوی آگاهی معنوی تغییر جهت داده است ، گویی جهان از بیرون به درون ، از مادیات به معنویات ، از جسم به روح در حال حرکت است
مردم آگاهانه دریافته اند که خوشبختی و سعادت را نمی توان در دنیای ناپایدار بیرون جست ، " قدرت سازنده ی هستی در وجود ماست " ، می توان دنیای بیرونی را با قدرت بیشتر از درون ساخت و آن را کنترل کرد ، اما عکس آن ممکن نیست
اگر چه گذار از دنیای کهن به دنیای تازه آسان نیست ، وحشتناک و حتی خرد کننده است ، زیرا ما به زندگی در جهان کهن عادت کرده و به الگوهای قدیمی چسبیده ایم ، اما اگر بپذیریم تنها راه سعادت ، خوشبختی ، خوش حالی ، رضایت خاطر ، آرامش ، ثروت ، سلامتی و قدرت رها کردن گذشته و همراهی با قوانین طبیعی جهان است ، تغییر را از همین امروز شروع می کنیم ، هر شروعی مشکل ولی ممکن است
خلاصه
" توجه دنیای کهن به بیرون است ، مادیات واقعیت سازنده ی این دنیا هستند ، خوشبختی در این دنیا با مادیات : پول ، کار ، روابط ، تعلقات مادی ، غذا ، پوشاک ، رفتار خوب و ... تعریف می شود ، و چون رابطه ی معنوی در این جهان قطع شده در نهایت به احساس پوچی ، سردرگمی و تنهایی می رسیم
توجه دنیای جدید به درون است ، خوشبختی در این دنیا با آگاهی ژرف درونی ، سازگاری با قوانین طبیعت و آفرینش واقعیت وجودی در درون انسان تعریف می شود و چون رابطه ی معنوی در این جهان حاکم است ، در نهایت به احساس زنده بودن ، خوش حالی ، قدرت و فراوانی در هر زمینه ای دست می یابیم
زندگی در روشنایی ، نویسنده : شاگتی گاوین
مترجم : مژگان بانو مؤمنی
0 comments:
Post a Comment